احساس

Experience the Intense Feeling of Bliss with Our Exclusive Collection


فرایندهای حسی

نقش اصلی خصوصیات چهره این است که به ما امکان میدهد جهان را حس کنیم.

احساس و ادراک

احساس یعنی اخذ تحریکهای محیطی از طریق اندامهای گیرنده و انتقال آن به مراکزی که برای دریافت آنها اختصاص یافته است. احساس یعنی فرایند دریافت انرژی های محرک از محیط بیرونی و ادراک یعنی تعبیر و تفسیر احساس بنابراین میتوان گفت که احساس یک فرایند زیستی و واکنش اندام گیرنده به تحریکهای محیطی است محرکهایی که تحریک ایجاد می کنند عبارت اند از مکانیکی، شیمیایی الکتریکی حرارتی و نوری محرکها انرژی دارند و این انرژی باید در حدی باشد که گیرنده حسی را تحریک کند به طور کلی ورود پیام عصبی به مراکز عصبی را احساس می نامیم که این پیام عصبی یا تحریک اندام گیرنده ایجاد میشود. به عبارت دیگر، در سطح روان شناختی احساسها تجربه هایی هستند که توسط محرکهای ساده (مثلاً نور قرمز چشمک زن) ایجاد میشود و ادراک مرحله ی بعدی است که طی آن تلفیق و تفسیر معنی دار احساسها (مثلاً) ماشین آتش نشانی است صورت میگیرد.

در سطح زیست شناختی فرایندهای حسی برخاسته از اندامهای حسی و گذرگاههای عصبی منشعب از این اندامها هستند و با راه حل اولیه کسب اطلاعات درباره محرک ها سر و کار دارند.

فرایندهای ادراکی به سطوح بالاتر قشر مخ مربوط میشوند و بیشتر سر و کارشان با تحلیل معنی است.

نیرو گردانی

فرایند تبدیل انرژی فیزیکی به انرژی الکتروشیمیایی، نیروگردانی است. در واقع نیروگردانی پتانسیل عملی ایجاد میکند که اطلاعات مربوط به محرک را به وسیله دستگاه عصبی به مغز میفرستد. اطلاعات پس از رسیدن به مغز به ناحیه مشخص در قشر مغز منتقل میشوند و مغز از طریق ادراک به احساس معنا میدهد.

پردازش صعودی و نزولی

روان شناسان بین پردازش صعودی و نزولی در احساس و ادراک فرق می گذارد. در پردازش صعودی گیرنده های حسی اطلاعات محیط بیرون را ثبت می کنند و آن را برای تحلیل و تفسیر به مغز می فرستند، پردازش صعودی با درون دادهای تحریکی شروع می‌شوند.

پردازش نزولی با پردازش شناختی در سطوح عالی مغز شروع می شود. این پردازش شامل دانش عقاید و انتظارات می شود پس در نتیجه پردازش نزولی مثل پردازش صعودی با محرک یابی شروع نمیشود.

گیرنده های حسی و مغز

گیرنده های حسی سلولهای اختصاصی هستند که اطلاعات حسی را مییابند و به اعصاب حسی (آوران) و مغز میفرستند گیرنده های حسی باعث ایجاد پتانسیل عمل در سلولهای عصبی حسی میشوند و این سلولها نیز اطلاعات را به دستگاه عصبی مرکزی میفرستند گیرندههای حسی در انسان همان حواس پنجگانه در او هستند بینایی شنوایی لامسه بویایی و چشایی)

اندامهای حسی و گیرندههای حسی بر اساس نوع انرژی انتقال یافته به ۳ دسته تقسیم میشوند: ۱- گیرندگان نور نوریابی و ادراک در قالب (بینایی۲- گیرندگان مکانیکی فشاریابی ارتعاشیابی و حرکت یابی و ادراک در قالب لامسه شنوایی و تعادل ۳- گیرندگان شیمیایی (یافتن محرک های شیمیایی در قالب بویایی و چشایی)

تقریباً تمام علائم حسی در مغز به تالاموس میرسند به جز (بویایی و علائم از تالاموس به مناطق حسی قشر مخ میروند برخی از نواحی قشر مخ مخصوص رسیدگی به امور حسی هستند مثلاً اطلاعات بصری عمدتا در لوب ،پس،سری اطلاعات شنیداری در لوب گیجگاهی و درد تماس بدنی و دما در لوب آهیانه پردازش می شوند.

ویژگیهای مشترک دستگاههای حسی

حساسیت و رمزگردانی حسی از ویژگیهای مشترک در دستگاههای حسی هستند یکی از جنبه های بارز دستگاههای حسی ما این است که از حساسیت

فوق العاده ای در تشخیص وجود یا تغییر اشیا یا رویدادها برخوردارند.

کامل محرک تمییز دهد؛ مثلاً ضعیف ترین نوری که فرد میتواند به صورتی پایا آن را از تاریکی کامل تمییز دهد.

متداولترین راه برای اندازه گیری حساسیت هر دستگاه حسی تعیین حداقل مقدار محرکی است که دستگاه حسی میتواند آن را به صورتی پایا از نبود

آستانه مطلق: به کمترین مقدار محرک که با اطمینان میتوان آن را در پنجاه درصد موارد درست تشخیص داد آستانه مطلق می.گویند برای سنجش حساسیته تعیین آستانه مطلق مهم است وقتی محرک بیش از آستانه مطلق است به وجودش پی میبریم مثل کمترین مقدار نوری که بتوان آن را از تاریکی تشخیص داد. روشهای پسیکوفیزیک به روشهایی گویند که برای تعیین استانهها به کار میروند آستانه ی مطلق ممکن است از فردی به فرد دیگر و در مورد فرد

معینی از زمانی به زمان دیگر بسته) به حالت بدنی و انگیزشی (او به نحو بارزی تغییر کند.

ادراک زیر آستانه ای

توانایی یافتن اطلاعاتی که زیر سطح آگاهی هشیارانه اند.

آستانه ی افتراقی (کمترین تفاوت محسوس) جی ان دی: حداقل تفاوتی را که باید بین شدت دو محرک وجود داشته باشد، تا آن دو قابل تمییز از هم باشند آستانه افتراقی یا کمترین تفاوت محسوس (جیاندی) گویند.

کمترین تفاوت محسوس عبارت است از مقدار تغییری که به آزمودنی امکان میدهد در ۵۰ درصد از کوشش هایش دو محرک را از هم تشخیص دهد. و بر کشف کرد که هر چه شدت محرک بیشتر باشد به همان نسبت میزان تغییر محرک نیز باید بیشتر باشد تا آزمودنی آن را تشخیص دهد. و بر کمترین تفاوت های محسوس را در مورد شدت محرک برای حسهای مختلف از جمله بینایی و شنوایی اندازه گیری کرد و به این نتیجه رسید که کمترین تفاوت محسوس، همراه با افزایش شدت محرک معیار افزایش مییابد و این نکته را عنوان کرد که کمترین تفاوت محسوس کسر ثابتی از شدت محرک معیار است (قانون وبر) در اتاقی که با ۱۰ شمع روشن شده است میتوان با اضافه کردن یک شمع افزایش نور را تشخیص داد اما در اتاقی که با ۱۰۰ شمع روشن شده است. باید ۱۰ شمع روشن کنیم تا افزایش نور را تشخیص دهیم به عبارت دیگر دو محرک برای آنکه ادراک شوند باید درصدی با هم فرق داشته باشند (قانون وبر) این رابطه نسبی نشان میدهد که تقریباً در مورد همه دستگاههای حسی تغییرات تصاعد هندسی در شدت محرک به تغییرات تصاعد حسابی در دستگاه حسی باید با احساس تبدیل میشود یعنی اگر بخواهیم دوبرابر شدن بلندی یک صوت را ادراک کنیم آنگاه باید ده برابر بر شدت محرک آن صوت اضافه کنیم. نکته ۱ آستانه . دو نقطه ای به حداقل فاصله ای بین دو نقطه از پوست گفته می شود که اگر تحریک شود به صورت دو نقطه مجزا ادراک میشود.

زمان واکنش

زمان بین آغاز محرک و آغاز پاسخ آشکار را زمان واکنش می.گویند هلم هولنس آن را برای اندازه گیری سرعت تقریبی هدایت اطلاعات در رشته های :

به کار میگرفت که دو دسته است.

۱- واکنش ساده به محض تشخیص محرک باید پاسخ داد هرچه شدت محرک کمتر باشد زمان واکنش طولانی تر است.

۲- واکنش انتخابی که از این مورد در پژوهشهای آستانه افتراقی استفاده میشود بسته به محرکی که ارائه میشود یکی از چند پاسخ داده میشود هر چه تفاوت بین محرکهای ارائه شده کمتر باشد زمان واکنش بیشتر میشود.

ادراک محرکهای حسی

ادراک محرک ها علاوه بر خصایص خودشان تحت تأثیر عوامل دیگری نیز هست. دو عامل مهم در ادراک محرک های حسی عبارت اند از: ۱ـ توجه ۲- آمایه ی ادراکی .

به تمرکز و توجه بر یک جنبه ی تجربه و نادیده گرفتن جنبه های دیگر ،آن توجه انتخابی گویند یک نمونه از توجه انتخابی متمرکز شدن بر صدای خاصی در یک اتاق شلوغ تا یک رستوران پر سر و صدا است روان شناسان نام این عمل رایج را اثر مهمانی کوکتل (cocktail party effect) گذاشته اند. ویژگی بعدی توجه بعد از انتخابی بودن انتقال پذیر است مثلاً اگر کسی در اتاق شلوغی شما را صدا بزند توجهتان را به او منتقل میکنید

آمایه ی ادراکی

گرایش یا آمادگی ادراک چیزی به نحوی خاص را آمایه ادراکی می.گویند آمایه ادراکی در پردازش اطلاعات محیطی حکم فیلترهای روان شناختی» را دارد. تفسیر یکی دیگر از تبعات آمایه ادراکی است تفسیر حتی پیش از نمایان شدن محرک یا علامت هم میتواند انجام شود، مثل دونده ای که منتظر علامت شروع است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *